عکس از روزبه نوید سانفرانسیسکو 8/30/2015
سیاوش کسرایی
از مجموعه شعر با دماوند خاموش
۵ اسفند ۱۳۰۵ اصفهان - ۱۹ بهمن ۱۳۷۴ وین
۵ اسفند ۱۳۰۵ اصفهان - ۱۹ بهمن ۱۳۷۴ وین
· خستگی های روزش در تن
· خوف تنهایی هایش در سر
· خواب بد می بیند
· خفته در زیر جلوخان گذر
· کاش بتوانی و بیدار کنی
· این بد افتاده ی پیچان در خویش
· که در آغوش گرفته است زمین را و رخ آلوده به خاک
· تا جدا گردد شاید از این
· تارهایی که تنیده است به تن، وحشتناک ،
· مثل آن است که زیر لگد افتاده و درد
· می درد پوست او را از هم
· یا که دستی وحشی، مویش را
· می کشد تا که برون آرد از بن کم کم
· به درنگی، کمکی کن، عابر
· کز هراسش برهانی شاید
· چشم او گرچه فرورفته به خواب
· پای تا سر همه، چشمی است که ره می پاید
· می گریزد دستش
· می پرد پاهایش
· و چو می غلتد بر سینه، سر او سنگین
· می دود ناله ای از بیخ گلویش: «مادر»
· تنگتر می فشرد باز تنش را به زمین
· در چنین شب که گرفته است همه راه نظر
· آی عابر، که به آواز خودت داری گوش،
· خواب بد می بینم
· این طرف، زیر جلوخان گذر
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر