. عشق پرستو است
. عشق پرستوی پرگشا به همه سو است
. عشق پیام آور بهار دل آراست
. حیف که از سرزمین سرد گریزاست.
. عشق پرستوی پرگشا به همه سو است
. عشق پیام آور بهار دل آراست
. حیف که از سرزمین سرد گریزاست.
. روزی همراه بادهای بیابان
. بال سیاه، سپید سینه - پرستو
. می رسد از راه
. ولوله می افکند به خلوت هر کو.
. سر زده بر بامهای کاهگلی ما
. بال فرو می کشد به جستن لانه
. می ریزد پایه ای به قالب یک جان
. می سازد لانه با هزار ترانه.
. می آید، می رود، تلاش و تکاپوست
. مرغ هیاهوگر بهار، پرستوست.
. روزی هم در غروب سرد که روید
. لاله پرگسترکرانه مغرب
. چلچله ها می پرند از لب این بام
. بال کشان دور می شوند از این شهر
. داغ سیه می نهند بر ورق شام.
. قلب من ! ای گرمسیر مهر پراکن
. پنجره بگشا به باغ درهم پاییز
. بگشا! بال و پری به تاب و تکاپوست
. بگشا ! بگشا ! یکی فسرده پرستوست.
پایان
ویرایش:
پاسخحذفحیف که از سرزمین سرد گریزا ست.
ویرایش:
پاسخحذفروزی همراه بادهای بیابان
بالِسیاه سپیدِسینه ـ پرستو
می رسد از راه
ولوله می افکند به خلوت هر کو.
ممنون از اظهار نظرتان ش. م. ش عزیز
پاسخحذفمورد اول درست است و تصحیح خواهد شد.
مورد دوم فکر می کنم " بال٘ سیاه، سپید٘ سینه - پرستو درستر باشد.